حرف دلتو بگو راست راست

حرف دل

 

  

پاي هر خداحافظي محكم باش......

كمكم ياد مي گيري تفاوت ظريف

ميان نگهداشتن يك دست

و زنجير كردن يك روح را......

اين كه عشق تكيه كردن نيست

و رفاقت اطمينان خاطر......

و ياد مي گيري بوسه ها قرارداد نيستن

و هديه ها معني عهد و پيمان نمي دهد......

كم كم ياد مي گيري

كه حتي نور خورشيد هم مي سوزاند اگر

زياد آفتاب بگيري ......

بايد باغ خودت را پرورش دهي

به جاي اينكه منتظر باشي كسي برايت گل بياورد......

ياد مي گيري كه ميتواني تحمل كني

كه محكم باشي پاي هر خداحافظي......

ياد مي گيري كه خيلي مي ارزي

 

 

 

 

+نوشته شده در چهار شنبه 29 خرداد 1398برچسب:مهديه جليل نيا, درس عبرت, زندگي داستان كوتاه عاشقانه, عشقولانه, داستان كوتاه,ساعت13:35توسط مهدیه | |

دو تا رفيق عاشق يك دختر ميشن

دختره ميگه من 2 تا جام مشروب ميارم كه تو يكيش زهره

هركس زنده بمونه اون با من ازدواج ميكونه

رفيق اولي مي خوره و ميگه:

به سلامتي اينكه من بميرم و رفيقم به عشقش برسه

رفيق دومي مي خوره و ميگه:

به سلامتي اينكه من بميرم و رفيقم به عشقش برسه

هيچ كدومشون نمي ميرن

بعد دختره يك جرعه ميخوره و ميگه:

زهر تواين بود!!!!!!!!

ميخورم به سلامتي اين دوتا رفيق

كه من بميرم و رفاقت اين 2 به هم نخوره

 

+نوشته شده در دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:مهديه جليل نيا, درس عبرت, زندگي داستان كوتاه عاشقانه, عشقولانه, داستان كوناه,ساعت22:37توسط مهدیه | |